v:* {behavior:url(#default#VML);} o:* {behavior:url(#default#VML);} w:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);}
Normal 0 false false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
سفر به زماني که پرندگان غولآسا اسبها را شکار میکردند
آخرین پسرعموهای تیرانوسورس
عرفان خسروی | معروف است كه ۶۵ ميليون سال پيش، دايناسورها منقرض شدند و از آن پس عصر پستانداران آغاز شد. اما در حقيقت، وقتي ۶۵ ميليون سال پيش، زمين زير آتش سنگهاي آسماني ميسوخت، هم پستانداران و هم دايناسورها و هم بقيه گروههاي موجودات زنده دستخوش انقراض قرارگرفتند. 90درصد پستانداران و ۹۵درصد دايناسورها پس از اين حادثه كاملا منقرض شدند؛ گرچه چند گروه از پستانداران و چند گروه از دايناسورها توانستند تا امروز زنده بمانند. پرندگان امروزي همان دايناسورهايي هستند كه توانستند از انقراض فاجعهبار ۶۵ ميليون سال پيش جانبهدربرند.
|
|
|
|
|
پس از انقراض ۶۵ ميليون سال پيش، با مرگ دايناسورهاي شكارچي بزرگي مثل تيرانوسورس، اين امكان براي پستانداران شكارچي بهوجود آمد تا به سراغ شكارهاي بزرگتر بروند و كمي بزرگتر شوند و حتي دايناسور (يعني پرنده) شكار كنند؛ اما درواقع تا همين يكي دو ميليون سال پيش، در برخي نقاط دنيا، مثل آمريكاي جنوبي، باز هم دايناسورها بودند كه پستانداران را شكار ميكردند. در بقيه نقاط دنيا هم پرندگان غولپيكر، حتي تا چند سده پيش، همان نقشي را داشتند كه زماني پيشتر پسرعموهاي دمدرازشان ايفاميكردند؛ گرچه تمام اين دوران عظمت و شكوه، با ورود انسان به زيستبومهاي اين جانوران نابود شد.
درحقيقت، مسؤول مستقيم انقراض آخرين دايناسورهاي شكارچي بزرگ زمين، خود ما هستيم.
مرغان وحشت، با ۳ متر ارتفاع، ۲۸۰ كيلوگرم وزن و سرعت ۶۵ كيلومتر در ساعت، اسب شكار ميكردند. تنها 2ميليون سال از انقراض اين دايناسورهاي پردار ميگذرد.
آنها درست پس از انقراض نسل دايناسورهاي بزرگتري مثل تيرانوسورها، كار خودشان را به عنوان شكارچيان اصلي آمريكاي جنوبي آغاز كردند و تا 2ميليون سال پيش حيواني در آمريكاي جنوبي نبود كه به آنها احترام نگذارد. اين موجودات تنها پرندگان غولآسايي نبودند كه روي زمين زيستند. انواع بسياري از پرندگان، حتي تا همين چندسده پيش در نقاط مختلف دنيا، جزء بزرگترين جانوران محل زندگي خود محسوبميشدند. اكنون با مطالعه سنگوارههاي آنها اطلاعات زيادي درباره زندگي آنها، رفتار آنها و زيستبوم آنها بهدست آوردهايم، گرچه هنوز پرسشهايي با پاسخهاي نهچندان آشكار براي ما باقي مانده است؛ چرا اين پرندگان اين قدر بزرگبودند؟ هيچ كدام از آنها پرواز نميكردند و سرانجام چرا منقرض شدند؟
مرغان وحشت، نامي است كه دانشمندان به چندين گونه از پرندگان با خويشاوندي نزديك دادهاند، دانشمندان همه اين پرندگان را در خانوادهاي به نام فوروسراسيدها (Phorusrhacidae) ردهبندي ميكنند. مرغان وحشت، واقعا وحشتناك بودند؛ اما پرندگاني وحشتناكتر و بزرگتر از آنها هم روي زمين وجود داشتند.
سنگوارههاي اين پرندگان غولآسا، از جاهايي مثل اروپا، ماداگاسكار و استراليا بهدست آمده است. در اين شماره، نگاهي گذرا به برخي از مهمترين انواع اين پرندگان غولآسا در جاهاي مختلف جهان مياندازيم:
قاره آمريكا
در كنار مرغان وحشت آمريكاي جنوبي (كه قادر به پرواز نبودند)، يكي از بزرگترين پرندگان تاريخ كه قدرت پرواز نيز داشت، زندگي ميكرد. آرژانتهويس (Argentavis magnificens)، با عرض بالهايي به طول هفت متر و وزن ده كيلوگرم، با ابعادي به اندازه يك هواپيماي موتوردار دونفره، براي ميليونها سال سايه خود را به كوههاي بلند و بادخيز آند ارزاني ميداشت. وزن ده كيلويي اين غول پرنده، به خاطر توخالي بودن استخوانها و وجود كيسههاي هوايي بزرگ در شكم و سينه و گردن پرندگان بود؛ اما همين وزن هم، دقيقا در مرز نهايي وزن مناسب براي يك موجود پروازگر قرار دارد. تحليلهاي رايانهاي، توسط دانشمندان نشان ميدهد، آرژانتهويس درست مثل يك هواپيماي بدون موتور پرواز ميكرده است. بالهاي اين پرنده براي بالزدن و پريدن به هوا نيروي كافي نداشتند؛ بنابراين با پريدن از بالاي صخرهها يا دويدن در يك مسير سرپاييني، سرعت و نيروي كافي براي بهپرواز درآمدن را فراهم ميكردهاست.
يكي ديگر از پرندگان بزرگجثه آمريكاي جنوبي، پنگوئن يكونيم متري ساكن سواحل
آمريكاي جنوبي بود كه ۳۶ ميليون سال پيش، يكي از مهمترين موجودات ماهيخوار اقيانوسهاي زمين بهشمار ميرفت. اين پنگوئن را در بيابانهاي آفتابسوخته ساحلي پرو، در نزديكي خط استوا پيدا كردند و نام آن را Icadyptes salasi گذاشتند.
در آمريكاي شمالي، بزرگترين مرغ دريايي جهان زندگي ميكرد؛ پرندهاي به نام Osteodontornis orri با بالهايي به عرض شش متر، با دندانههاي استخواني تيز روي منقارش (كه به درد صيد ليزترين طعمهها مثل ماهي مركب ميخورد)، ۱۵ ميليون سال پيش در سواحل كاليفرنيا ماهي ميگرفت. پرندگاني بيپرواز و شكارچي شبيه به مرغان وحشت به نام Gastornis نيز در آمريكاي شمالي و اروپا زندگيميكردند. اين پرنده، يكي از قديميترين شكارچيهاي غولپيكر در ميان پرندگان است كه ۵۵ ميليون سال پيش روي زمين ميزيست.
ماداگاسكار
فيلمرغ ماداگاسكار، با نام علمي Aepyornis با بيش از سه متر قد و نيم تن وزن، يكي از بزرگترين پرندگان بيپرواز زمين محسوبميشود. اين خويشاوند نزديك شترمرغهاي امروزي، مثل شترمرغ دانهخوار-گياهخوار بود و يكي از بزرگترين تخمهايي را كه تاكنون روي زمين گذاشتهشده صاحببود. تخم فيلمرغ، حتي از تخم دايناسورهاي غولآساي ۳۰ متري هم بزرگتر بود. تخم اين پرنده ۱۶۰ برابر يك تخم حجم، حدود ۳۴ سانتيمتر طول و محيطي ۹۰ سانتيمتري داشت. فيلمرغ، جزء پرندگاني است كه چند سده بيشتر از انقراضش نميگذرد.
نیوزلند
اين سرزمين دورافتاده در آنسوي استراليا، محل زندگي دو تا از بزرگترين پرندگان تاريخ بود: موآ (يكي ديگر از خويشاوندان شترمرغ) و دشمن سرسخت او عقاب هاست (Haast’s eagle) با نام علمي Harpagornis moorei. قد يك موآ حدود ۴ متر بود (بلندتر از فيلمرغ) اما وزنش فقط حدود ۲۵۰ كيلوگرم بود. اين پرنده گياهخوار، صبح تا شب مشغول چريدن و علفخوردن بود؛ اما مدام يك چشمش به آسمان بود تا عقاب هاست از راه نرسد. عقاب هاست، بزرگترين عقاب جهان بود و عرض بالهايش به سه متر ميرسيد. مائوريهاي نيوزلند هنوز افسانههاي زيادي از اين عقاب دارند كه چگونه زنان و كودكانشان را شكارميكرد و ميخورد. پنجههاي اين عقاب به تيزي پنجه ببر بود و ميتوانست با يك فشار، سختترين استخوانها را هم بشكند.
استراليا
معروف است كه در استراليا همه چيز برعكس بقيه دنياست. پرندگان غول آسياي اين قاره اعجابآور هم برعكس بقيه دنيا، از نسل غازهاي تكامليافتهبودند. اما اين مرغان تندر، تفاوتهاي زيادي با پدربزرگهايشان پيداكردهبودند. يكي از آنها با نام علمي Dromornis stirtoni، سه متر قد، بدني به بزرگي يك بشكه، پاهايي به كلفتي تنه درخت و سري به اندازه سر اسب داشت كه وزن منقاري بزرگ و سنگين را تحملميكرد. البته برخلاف اين اوصاف مهيب، مرغان تندر احتمالا تنها از گياهان و دانهها تغذيهميكردند. ويژگيهاي جزئي آناتوميك اين موجود هم درست مثل دايناسورهاي گياهخوار است؛ ناخنهاي سممانند و چشماني در دو طرف سر براي پاييدن اطراف (چشمان دايناسورهاي شكارچي مثل عقاب و تيرانوسورس رو به جلو هستند.) آخرين مرغ تندر با نام علمي Genyornis newtoni حدود ۵۰هزار سال پيش؛ يعني اندكي پس از ورود انسان به استراليا منقرضشد. اين مرغ تندر، گياهخواري با قد دو متري بود.
آنها چطور اينقدر بزرگ شدند؟
هيچ كدام از اين پرندهها از اول اينقدر بزرگ نبودند. دادههاي فسيلي بهخوبي نشان ميدهد كه اين پرندگان از نياكان كوچكتر و پروازگر تكامليافتهاند؛ اما تحت تأثير چندين فرايند تكاملي، اينچنين غولپيكر شدند. يكي از اين فرايندها «اثر جزيرهاي» نام دارد. اثر جزيرهاي معمولا در دايناسورها و پستانداران بزرگ باعث كوچكشدن بدن ميشود؛ اما اين موضوع هميشه هم درست نيست؛ بهويژه پرندگان يكي از موارد استثنايي اثر جزيرهاي هستند. شرايط جزيرهاي بهخاطر كمبود منابع غذايي، باعث كوچكشدن نسل حيوانات بزرگميشود؛ اما درعوض به حيوانات كوچك اين امكان را ميدهد كه وارد رقابت با بزرگترها شوند يا اثر شكارچيها را روي شكار از ميان ميبرد. پرندگان كه هميشه براي گريز از دست شكارچيها ناچار به پرواز بودهاند، در بسياري از جزاير بدون شكارچي بزرگشده و غولآسا شدهاند. «دودو »مثال بارزي از اين موضوع است. اين پرنده بزرگ و بيپرواز كه حدود ۳۰۰ سال پيش منقرضشد، درواقع يك كبوتر معمولي بود كه در جزيرهاي بهدور از شكارچيها زندگيميكرد، درنتيجه قدرت پروازش را از دست داده و حسابي چاق و بزرگ شدهبود. در برخي نقاط ديگر شرايط متفاوتي بر بزرگشدن اندازه بدن پرندگان تأثير داشت. پس از انقراض دايناسورهاي شكارچي بزرگ، پستانداران و پرندگان باقيمانده بر سر تصاحب جايگاه آنها رقابت سختي داشتند. پرندگان كه پيشاپيش سرعت دويدن بهتري داشتند و از نظر ظاهري فرق زيادي با پسرعموهاي غولپيكرشان نداشتند، در خيلي از نقاط به خوبي جايگزين آنها شدند، آنها نسلبهنسل بزرگتر شدند و بيشترشان توانايي پروازشان را از دست دادند و حتي در برخي موارد بالهاي آنها دوباره به شكل دست پنجهدار دايناسورهاي شكارچي پيشين درآمد (مثلا در مرغان وحشت.) مسابقه تسليحاتي ميان شكار و شكارچي دليل ديگري براي بزرگشدن اين موجودات شكارچي بود. پستانداران گياهخوار مثل اسبها، بهتدريج بزرگتر ميشدند و شكارچيهاي آنها نيز كه همين پرندگان بودند، بايد بزرگتر ميشدند تا بتوانند از پس شكارشان برآيند. براي خيلي از پرندگان غولپيكر گياهخوار شرايط باز هم متفاوت بود. بزرگشدن بدن به آنها برتري بومشناختي ميداد تا بتوانند از مواد گياهي بيشترين استفاده را ببرند، به بالاترين شاخهها دسترسي داشتهباشند و با رودههاي بلند و حجيمشان بيشترين زمان هضم مواد گياهي را بهدست آوردند تا باز هم انرژي بيشتري بهدست آورند.
چرا منقرض شدند؟
ديرينهشناسان هنوز به درستي نميدانند كدام عامل بيشترين تأثير را بر انقراض پرندگان داشتهاست؛ تغييرات آب و هوا، يا انسانها. در مورد پرندگان غولآساي آمريكايي، تغيير آب و هوا عامل اصلي انقراض محسوبميشود زيرا انقراض آنها مدتها پيش از ورود انسان رخدادهاست. اما در تمامي موارد ديگر، بهجز تغييرات محيط زيست، دخالت انساني، تأثير مستقيمي بر انقراض پرندگان داشتهاست. براي مثال در نيوزلند، ماداگاسكار و استراليا، سررسيدن نخستين انسانها پس از مدتي كوتاه به انقراض پرندگان غولآساي اين مناطق انجاميد. تنها ۲۰۰ سال پس از رسيدن پاي انسان به نيوزلند در ۱۲۵۰ ميلادي، موآ منقرض شد و شكارچي و دشمن او- يعني عقاب هاست- هم به همراه او از ميان رفت. انسانها بهشدت اين پرندگان را شكارميكردند و با كشاورزي، محيط زيست او را هم تغييرميدادند. آخرين موآ در سال ۱۵۰۰ ميلادي كشتهشد. فيلمرغ ماداگاسكار نيز پس از رسيدن انسانها در ۱۰۰۰ ميلادي منقرض شد. از ميان رفتن محيط زيست مهمترين عامل انقراض اين پرنده بود، گرچه تغييرات آب و هوا نيز در اين موضوع مؤثر بودهاست. بررسي پوسته تخم فيلمرغ نشانميدهد اين پرنده از گياهان مردابي تغذيه ميكرده و با خشكشدن هواي ماداگاسكار و از ميانرفتن اين گياهان، بخش مهمي از غذاي اين پرندگان نيز از دست رفته است.البته اثر تغييرات آب و هوايي تنها ميتواند يك فشار ابتدايي به جانوران وارد كند؛ ولي چيزي كه باعث بحرانيشدن اين فشار ميشود، تغيير زيستبوم به دست انسان، بهويژه به قصد كشاورزي است. بنابراين اگر پاي انسانها به ماداگاسكار نميرسيد، هنوز هم در اين جزيره فيلمرغ وجود ميداشت.تخريب زيستگاه دليل انقراض مرغان تندر استراليايي نيز بودهاست. مثل خيلي پرندگان ديگر، اين پرنده نيز پس از ورود انسانها به استراليا منقرضشد. اين پرنده كه مثل مرغ به زمين نوكميزد تا دانه گياهان را جمعكند. امو، پرنده بزرگ ديگري است كه هنوز هم در استراليا زندگيميكند و از خويشاوندان شترمرغ است. اموها از گياهان متنوعتري نسبت به مرغان تندر تغذيهميكنند؛ اما دقيقا در همان زماني كه مرغان تندر منقرضشدند، اموها نيز ناچار شدند نوع غذاي خودشان را تغييردهند. بهعبارت ديگر، تغيير محيط، باعث فشاري شد كه اموها از پس آن برآمدند؛ اما مرغان تندر در برابر آن شكستخوردند. شواهدي نيز از شكار توسط انسانها وجود دارد كه به انقراض مرغان تندر كمككردهاست.بدن بزرگ در پرندگان، معمولا مترادف ميزان توليدمثلي كمتر و ناتواني از مهاجرت است، بهعلاوه پرندگان غولآسا هدف خوبي براي شكار توسط انسان هستند. همه اين موارد دستبهدست هم دادند تا پرندگان غولآسايي كه پس از تيرانوسورس روي زمين يادآور سلطه دايناسورها بودند، منقرض شوند.
|
|
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->